۱۲-اردیبهشت-۱۳۸۴, ۱۲:۲۱:۱۹
پول! مساله اين است؟!
در اين مدت اين سوال را بسيار با خودم تكرار و هجي كردهام. چند وقت است بخش اصفهاني ايرانويج دنبال اين مهم براه افتادهاست. پول درآوردن كار سختي است. خيلي سخت. البته اگر بخواهي مثل آدمهاي درست و حسابي پول دربياوري ولي اگر بخواهي سر ملت كلاه بگذاري و شارلاتان بازي دربياري فوقالعاده سادهاست؟!
اما امروز چرا اين حرفها را ميزنم. چندي است با هاديخان دنبال ايجاد يك كسب و كار حسابي افتادهايم و به خود اجازه دادهايم خود را بخش اصفهاني ايرانويج بناميم. البته بين خودمان. در اين مدت بيشتر به سايت همينطور سر زدهام. حتي ايميلهايم را چندي است كه نميرسم چك كنم. كار و درس و پروژة درسيام و پروژهاي كه براي خودم جديدا تعريف كردهام واقعا مرا به خود مشغول كردهاست ولي هنوز اين پول است كه هيچوقت دست مرا نميگيرد.
يكشنبه هفته پيش دوباره اشكان خان را ديدم. به او گفتم كه ايرانويج جوانم كردهاست. به او گفتم هر چند وقت يكبار حس ميكنم كه دوباره جوان شدهام. دوباره همان دانشجوي روز اولي هستم كه در تالار 2 يا 3 شريف سر كلاسهاي دكتر تابش ادامه خوابهاي شب پيشاش را ميديد.
اشكان خان ناراحت بود. خيلي ناراحت، خيلي بد است كه آدم از مردم انتظار داشته باشد ولي مردم اصلا حاليشان نباشد كه او از آنها چه ميخواهد. اشكان از من ميپرسيد، چرا بچهها براي سايت بيش از يك قوطي حل مشكلات اهميت نميدهند. چرا دنبال برنامههاي كاربردي نيستند. چرا به اين آگهيهاي من در مورد برنامههاي كاربردي جز گسترش بيسواد و چندتا آدم جو گرفته كه فوري از زير كار در ميروند،كس ديگري پيگيري نميكند. :evil:
راستي چرا به نوشتن برنامههاي كاربردي علاقهاي نداريم و نداريد. اشكان ميگفت نكند سايت را زود زدهام. نكند براي ايران انتظار ورود به بازار نرمافزارهاي كاربردي خيلي زود است.
من تا اين حرف را شنيدم فوري مخالفت كردم ولي بعد با خودم گفتم نكند اشكان خان راست ميگويد. ولي وقتي به اينجا برگشتم و با دوست عزيزم خودم هادي بحثها كردم، كمي موضوع برايم روشنتر شد. :idea:
ما چرا دنبال نرمافزار كاربردي و نرمافزار نويسي حسابي نميرويم:
1) تنبلي، يكي از دلايل مهم اين امر است. ما برنامهريزي درستي در زندگي خود نداريم. بسياري از ما- البته شما همگي خوبيد من خودم را ميگويم- دنبال يك آب باريكه هستيم كه مفت و مجاني همنطور پول از آن سرش بيايد و بريزد توي جيب ما. ممكن است صداي همهتان را دربيارم، ولي از همه شما ميخواهم كه يك آمار كوچك از تعداد خطوط برنامهاي بدهيد كه در هفته گذشته به هر زبان برنامهنويسي نوشتهايد. من خودم شخصا 140 خط J2ME بيشتر ننوشتهام. برنامه زياد نوشتهام ولي آنچه كه به نتيجه رساندهام بيشتر از 140 خط نيستم. 8O ميبينيد كه چقدر تنبلم. البته ممكن است صدايتان درآيد و بگوئيد ما پروژههاي بزرگي داريم كه چند ماه به درازا ميكشد. در مورد آنها هم چند خط بدان اضافه كردهايم. چند ماكروي آن را اصلاح كردهايد و يا ويرايش نمودهايد؟ با خودتان روراست باشيد. مطمئنم از 140 خط من بيشتر است. مطمئن هستم كه شما به مراتب از من پركارتريد. ولي ممكن است بگوئيد ما درس و زندگي و كار داريم. قريب به اتفاق همهتان در خانه كامپيوتر داريد و حداقل يك محيط برنامهنويسي ويژوال را داريد. حداقلاش اين است كه آفيس داريد و آنهم يك محيط ويژوال خوب دارد VBA را ميگويم، مگر نه؟! :wink:
در شبانروز چقدر ميخوابيد. سرعت نوشتن يك برنامه در يكساعت چقدر است؟يعني در يك ساعت چند خط دستور مينويسيد؟ البته خط برنامه يا دستور معيار خوبي نيست خودم هم ميدانم ولي اين آمار را به من بدهيد، تا به هم خيلي چيزها را يادآوري كنيم؟! 8)
2) پول! از نرمافزار در ايران پولي در نميآيد برايتان متاسفم. خيليها اين حرف را به خود من زدهاند و متاسفانه راست هم ميگويند. ولي MS DOS يادتان ميآيد روي يك ديسكت كوچك جا ميگرفت كه طبيعتا براي همه امكان كپي گرفتن آن بود، نه؟! راستي از نرمافزار پول در نميآيد؟ اگر تاكنون تجربه نرمافزار كاربردي داشتهايد، برايم بگوئيد. بگوئيد چقدر وقت گذاشتهايد آنرا نوشتهايد و چقدر درامد داشتهاست و بعد از چه مدتي آنرا هك يا كرك كردهاند؟
اگر جواب اين دوسوال مرا بدهيد من جواب خوبي برايتان خواهم داشت؟! پس بشتابيد. مطمئنم جواب دادن به اين نظرسنجي از برنامه نوشتن راحتتر است؟! :wink:
در اين مدت اين سوال را بسيار با خودم تكرار و هجي كردهام. چند وقت است بخش اصفهاني ايرانويج دنبال اين مهم براه افتادهاست. پول درآوردن كار سختي است. خيلي سخت. البته اگر بخواهي مثل آدمهاي درست و حسابي پول دربياوري ولي اگر بخواهي سر ملت كلاه بگذاري و شارلاتان بازي دربياري فوقالعاده سادهاست؟!
اما امروز چرا اين حرفها را ميزنم. چندي است با هاديخان دنبال ايجاد يك كسب و كار حسابي افتادهايم و به خود اجازه دادهايم خود را بخش اصفهاني ايرانويج بناميم. البته بين خودمان. در اين مدت بيشتر به سايت همينطور سر زدهام. حتي ايميلهايم را چندي است كه نميرسم چك كنم. كار و درس و پروژة درسيام و پروژهاي كه براي خودم جديدا تعريف كردهام واقعا مرا به خود مشغول كردهاست ولي هنوز اين پول است كه هيچوقت دست مرا نميگيرد.
يكشنبه هفته پيش دوباره اشكان خان را ديدم. به او گفتم كه ايرانويج جوانم كردهاست. به او گفتم هر چند وقت يكبار حس ميكنم كه دوباره جوان شدهام. دوباره همان دانشجوي روز اولي هستم كه در تالار 2 يا 3 شريف سر كلاسهاي دكتر تابش ادامه خوابهاي شب پيشاش را ميديد.
اشكان خان ناراحت بود. خيلي ناراحت، خيلي بد است كه آدم از مردم انتظار داشته باشد ولي مردم اصلا حاليشان نباشد كه او از آنها چه ميخواهد. اشكان از من ميپرسيد، چرا بچهها براي سايت بيش از يك قوطي حل مشكلات اهميت نميدهند. چرا دنبال برنامههاي كاربردي نيستند. چرا به اين آگهيهاي من در مورد برنامههاي كاربردي جز گسترش بيسواد و چندتا آدم جو گرفته كه فوري از زير كار در ميروند،كس ديگري پيگيري نميكند. :evil:
راستي چرا به نوشتن برنامههاي كاربردي علاقهاي نداريم و نداريد. اشكان ميگفت نكند سايت را زود زدهام. نكند براي ايران انتظار ورود به بازار نرمافزارهاي كاربردي خيلي زود است.
من تا اين حرف را شنيدم فوري مخالفت كردم ولي بعد با خودم گفتم نكند اشكان خان راست ميگويد. ولي وقتي به اينجا برگشتم و با دوست عزيزم خودم هادي بحثها كردم، كمي موضوع برايم روشنتر شد. :idea:
ما چرا دنبال نرمافزار كاربردي و نرمافزار نويسي حسابي نميرويم:
1) تنبلي، يكي از دلايل مهم اين امر است. ما برنامهريزي درستي در زندگي خود نداريم. بسياري از ما- البته شما همگي خوبيد من خودم را ميگويم- دنبال يك آب باريكه هستيم كه مفت و مجاني همنطور پول از آن سرش بيايد و بريزد توي جيب ما. ممكن است صداي همهتان را دربيارم، ولي از همه شما ميخواهم كه يك آمار كوچك از تعداد خطوط برنامهاي بدهيد كه در هفته گذشته به هر زبان برنامهنويسي نوشتهايد. من خودم شخصا 140 خط J2ME بيشتر ننوشتهام. برنامه زياد نوشتهام ولي آنچه كه به نتيجه رساندهام بيشتر از 140 خط نيستم. 8O ميبينيد كه چقدر تنبلم. البته ممكن است صدايتان درآيد و بگوئيد ما پروژههاي بزرگي داريم كه چند ماه به درازا ميكشد. در مورد آنها هم چند خط بدان اضافه كردهايم. چند ماكروي آن را اصلاح كردهايد و يا ويرايش نمودهايد؟ با خودتان روراست باشيد. مطمئنم از 140 خط من بيشتر است. مطمئن هستم كه شما به مراتب از من پركارتريد. ولي ممكن است بگوئيد ما درس و زندگي و كار داريم. قريب به اتفاق همهتان در خانه كامپيوتر داريد و حداقل يك محيط برنامهنويسي ويژوال را داريد. حداقلاش اين است كه آفيس داريد و آنهم يك محيط ويژوال خوب دارد VBA را ميگويم، مگر نه؟! :wink:
در شبانروز چقدر ميخوابيد. سرعت نوشتن يك برنامه در يكساعت چقدر است؟يعني در يك ساعت چند خط دستور مينويسيد؟ البته خط برنامه يا دستور معيار خوبي نيست خودم هم ميدانم ولي اين آمار را به من بدهيد، تا به هم خيلي چيزها را يادآوري كنيم؟! 8)
2) پول! از نرمافزار در ايران پولي در نميآيد برايتان متاسفم. خيليها اين حرف را به خود من زدهاند و متاسفانه راست هم ميگويند. ولي MS DOS يادتان ميآيد روي يك ديسكت كوچك جا ميگرفت كه طبيعتا براي همه امكان كپي گرفتن آن بود، نه؟! راستي از نرمافزار پول در نميآيد؟ اگر تاكنون تجربه نرمافزار كاربردي داشتهايد، برايم بگوئيد. بگوئيد چقدر وقت گذاشتهايد آنرا نوشتهايد و چقدر درامد داشتهاست و بعد از چه مدتي آنرا هك يا كرك كردهاند؟
اگر جواب اين دوسوال مرا بدهيد من جواب خوبي برايتان خواهم داشت؟! پس بشتابيد. مطمئنم جواب دادن به اين نظرسنجي از برنامه نوشتن راحتتر است؟! :wink: