۱۰-تير-۱۳۸۳, ۱۴:۲۶:۳۸
اين لينوكس الهام بخش
اكونوميست
ترجمه امير كوچك سرابندي
مدل Open-source يعني كد باز يا آزاد روش خوبي براي توليد نرمافزار است، همچنانكه در مورد لينوكس اتفاق افتاد. آيا ميتوان همين شيوه را درباره تحقيقات پزشكي و توليد دارو نيز در پيش گرفت؟
آيا ميتوان همه موسسات توليد دارو را در اينترنت جمع كرد تا دارو توليد كنند؟ رويكرد جديد درباره توليد دارو در اينترنت يك ايده خوب است اما از بسياري جهات دور از حقيقت است.
توليد و توسعه طبابت در اينترنت هزينهبر و نيازمند تصويب قوانين است. سيستم حق امتياز يا ثبت ميتواند استفادههاي جديد را محدود و مسدود كرده و يا استفاده از آن را توسط محققان خارج افزايش دهد. همچنين بايد از سوي مشتريان ارادهاي براي پرداخت (يا توانايي موقعيت پرداخت) وجود داشته باشد تا هزينه نتايج تحقيقات دارويي را توجيه كند.
كمپانيها در توليد دارو انگيزه چنداني ندارند كه بر روي بيماريهايي كار كنند كه فقرا را رنج و عذاب ميدهد، زيرا كه اين قشر محروم نميتوانند دستمزد و پول آنها را پرداخت كنند.
در يك چنين محيطي است كه برخي از بيولوژيستها و موسسات تجاري ، كلا در پي گسترش فعاليتهايشان هستند. آنها پيشنهاد ميكنند كه از رويكرد Open-source ياد بگيرند كه در عرصه تكنولوژي و اساسا توليد نرمافزار بسيار موفق بوده است. اين يك شكل محورزدايي از محصول است كه سازهاي برنامهريزي اساسي و يا «كد منبع» براي يك قطعه مشخص نرمافزار در دسترس همگان است. هركس ميتواند به آن دست يابد، اصلاحش كند و يا آن را توسعه داده و اصلاحات را با ديگران در ميان بگذارد.
داوطلباني كه تمايل به همكاري با يكديگر در اينترنت دارند ونرمافزارهاي مهمي با كمك يكديگر توليد كردهاند، نمونه بسيار معروف آن سيستمعامل لينوكس است. حال چرا از اين شيوه براي توسعه و تكامل توليدات دارو استفاده نكرد؟
در حقيقت از رويكرد Open-source در حال حاضر در عرصه بيوتكنولوژي استفاده ميشود. تلاشهاي بينالمللي براي مطابقت ژنهاي انساني، شباهت زيادي به ابتكارات Open-source دارد. همه دادههاي بهدست آمده در يك دامين عمومي قرار دارد تا هر محققي بتواند نتايج را ببيند Open-source . در حال حاضر در حوزه بيوانفورماتيك يعني بخشي كه تكنولوژي اطلاعات و بيولوژي با هم تلاقي ميكنند هم رايج است. اين موضوع تحقيقات بيولوژيكي را در بر ميگيرد كه از ابر كامپيوترها به جاي لولههاي آزمايش استفاده ميكنند و در جامعه بيوانفورماتيك ، نرمافزار و پايگاه دادهها اغلب در اختيار ديگران هم قرار ميگيرد.
رهيافت يا رويكرد Open-source به نظر ميرسد در دو عرصه خاص راه پيدا كرده است، ابتدا اجزا و عنصر غير انحصاري و ثبت نشده و داروهايي است كه حق ثبت و امتياز آنها از بين رفته و به اصطلاح منقضي شده است. اين عرصه، توجه محققان را به خود جلب نميكند زيرا هيچ راه و شيوهاي براي حمايت از كشف و يا سودآوري آنها وجود ندارد. براي مثال، اگر آسپرين براي درمان سرطان مفيد و كارساز است، هيچ كمپاني، به خود زحمت نميدهد تا آن را آزمايش كند و يا خود را درگير دنگ و فنگ تشريفات قانوني آن سازد زيرا نميتواند اين كشف را ثبت كند. (البته ميتوان براي امتياز و ثبت پروسه و فرآيند آزمايش تقاضا كرد ولي اين مساله بسيار پيچيده و زمانبر است). بسياري از داروهاي مفيد ديگر هم در اين زمره قرار ميگيرند.
دومين عرصهاي كه در آن open - source ميتواند به كار آيد، آزمايشات براي بيماريهايي است كه تعداد كمي از مردم به آن مبتلا هستند مانند پاركينسون كه عمدتا در كشورهاي فقير ديده ميشود. در چنين مواردي، بازار چنان گستردهاي وجود ندارد تا آزمايشات و تحقيقات كمپانيهاي داروسازي و هزينه سرسامآور اين تحقيقات را توجيه كند. قانون Orphan Act آمريكا ميتواند انگيزه تحقيقات Open- source براي چنين بيماريهايي است، البته موارد بيشتري هم وجود دارد كه بتوان رويكرد Open-Source را براي آن به كار بست.
در يك گزارشي كه در هفته گذشته در سانفرانسيسكو منتشر شد، سازمانهاي صنعت بيوتكنولوژي، همگان را براي مبارزه با بيماريهاي استوايي (مناطق حاره) به شيوه Open-Source فرا خواندند ، شيوه همكاري چنين خواهد بود. وبسايتي طراحي خواهد شد تا داوطلبان اطلاعات و يافتههاي خود را در مورد يك بيماري خاص در اختيار يكديگر بگذارند، همچنين اين اطلاعات ميتواند در يك چتروم به بحث گذاشته شود. نويسندگان انتظار دارند كه تحقيقات، حداقل در مراحل اوليه اساسا كامپيوتر باشد و نه در آزمايشگاه. بسياري از كارشناسان از اين شيوه يعني Open-Source حمايت ميكنند و معتقدند ما عادت به استفاده از حق ثبت و امتياز كرديم و شيوههاي كشف داروها را در عرصه و قلمرو عمومي فراموش كرديم و ما نيازمنديم كه آن را دوباره كشف كنيم.
اين تنها يك نمونه از فعاليتها و تلاشهايي است كه در صدد است تا براي توليد دارو هم شيوهاي مانند نرمافزار به كار گيرد.
آزمايش و خطا
اريك فون هايپل، استاد و محقق انستيتوي ماساچوست، تحقيقي درباره اين موضوع انجام داده است كه چگونه استفادههاي ثانويه از داروها كشف شده است.
در واقع در بسياري موارد به استفادههاي جديد براي يك دارو وقتي كشف شده كه آن دارو به بازار عرضه شده و تجربههاي طبيعي اتفاق افتاده است. در آمريكا BoTTon را وقتي براي درمان اختلالات ماهيچههاي چشم در نظر گرفتند كه مشاهده شد استفاده از آن چين و چروك چشم را از بين ميبرد.
اساسا مستقيماً و از طريق روال رسمي و قانوني استفادههاي جديد از داروها صورت نميگيرد زيرا هزينههاي قانوني آن زياد است.
به دلايل زيادي يك مشكل وجود دارد. ابتدا اينكه كمپانيهاي داروسازي اساسا از تبليغ براي استفادههاي اضافي منع شدهاند، بنابراين بسياري از بيماران از استفادههاي ديگري كه احتمالا به نفع آنها خواهد بود، مطلع نيستند. دوم آنكه، كمپانيهاي بيمه در ايالات متحده صرفا موارد درج شده در روي جلد را بيمه ميكنند و مؤثر بودن معالجه به طور رسمي ارزيابي نميشود. حال دكتر فان هايپل با پيشنهاد Open-Source براي توليد دارو در صدد تمركززدايي از فرآيند دستيابي به داروها در استفادههاي غير از آنچه در روي جلد آن وجود دارد و نيز همكاري پزشكان و بيماران داوطلب ميباشد. با تقليل دادن هزينهها به اين ترتيب، راه براي محمل قانوني آن نيز باز ميشود. پس اين كار عملا آزمايش كلينيكي Open-Source است.
دوم آنكه، آزمايش براي تصويب نهايي دارو و نيز عوارض جانبي، مرحلهاي است كه به تصويب رسمي براي استفاده غير از آنچه بر روي جلد آمده است، حساس هستند. در واقع اينگونه تحقيقات كه يك دارو كه براي يك بيماري مفيد است ميتواند براي بيماري ديگري هم مناسب باشد، چندان متداول نيست، زيرا كاري بر روي سنتري براي ثابت كردن شفابخشي آن انجام نشده است و از طرف ديگر راهي هم براي انتفاعي كردن پروژه تحقيق در صورتي كه موفق شود، وجود ندارد. دكتر لانز بري از مووسان لابراتوار كشف دارو ميگويد، لابراتوار حدود 25 محقق با يك بودجه سالانه حدود 5/2 ميليون دلار دارد كه بر روي بيماريهاي عصبي ژنتيك كار ميكند كه در آن كمپانيهاي داروسازي منابع اندكي را به آن اختصاص ميدهند، زيرا بازار اين بيماريها كوچك است و افراد اندكي به اينگونه بيماريها مبتلا هستند، بنابراين دكتر لانز بري معتقد است، در چنين وضعيتي بهتر است كه از شيوه Open-Source براي كشف دارو يا كشف استفادههاي مختلف از يك دارو استفاده كرد. به همين دليل گروه او بسياري از دادهها و نتايج تحقيقات خود را در يك قلمرو «دامين» عمومي در اينترنت ميگذارند. او معتقد است تنها با استفاده از چنين شيوه همكاري است كه ميتوان دارو براي چنين بيماريهايي پيدا كرد.
شباهتهاي ديگري هم ميان تحقيقات بيومديكال و توسعه نرمافزاري Open-Source وجود دارد. اول آنكه هر دو عدد مشخصي از مردم را جذب ميكنند، بيولوژي هم مانند نرمافزاري متكي بر گروههاي داوطلب و مشخصا دانشجويان كه تازه فارغالتحصيل شده و نيز اساتيد جوان كه انگيزه كافي براي ورود به چنين كارهايي را دارند، زيرا اين مساله شهرت حرفهاي آنها را افزايش خواهد داد. هدف هر دو توليدكنندگان نرمافزار و نيز بيولوژيستها بهبود بخشيدن زندگي مردم و نيز ساختن جهاني بهتر براي زندگي است.
البته بايد گفت تفاوتها هم ميان دو عرصه همچنان عميق است. نيازهاي مالي و نيز زمان براي تكميل پروژهها در اين دو عرصه (بيومديكال و توليد نرمافزار) خيلي متفاوت است. يك قطعه جديد نرمافزاري ميتواند ظرف چند روز يا چند هفته تهيه شود و به ندرت توليد آن به چند ماه ميرسد. موانع براي ورود به اين عرصه هم خيلي كم هستند. بسياري قطعات نرمافزاري به سادگي در گاراژ يا حتي اتاق خواب ساخته ميشوند، اما بر عكس تحقيقات داروسازي سالها زمان ميبرد، آزمايشها بيشتر نااميدكنندهاند تا موفق و نيازمند اعتبار مالي فراوان و قدرتمندي و در عين حال تجهيزات گرانبها هستند، علاوه بر اينكه كار سخت و طولاني را نيز ميطلبند.
بازگشت به سرچشمه
اگر رويكرد Open-Source در عرصه بيومديكال آغاز شود هنوز دو سوال مهم در اين ميان بي پاسخ خواهد ماند. اولين سوال اين است كه آيا شيوههاي Open-Source ميتوانند ابتكارات و خلاقيتهاي ذاتي را تشويق و ترغيب نمايند؟ در عرصه نرمافزاري كارهايي كه انجام شده است در حوزه سيستمهاي عامل، پايگاه دادهها و ... است كه بعضي مواقع بهتر و در پارهاي موارد بدتر از رقباي خود هستند، اما از ديدگاه كاربر اين موضوع چندان مهم نيست زيرا مجاني هستند. اما در عرصه بيومديكال جايي كه كمپانيهاي داروسازي با يكديگر رقابت سختي دارند چنين چيزي ممكن است؟ سوال دوم مربوط به واژه Open-Source است. چه معنايي دارد كه واژه Open-Source را براي عرصههايي غير از توسعه و توليد نرمافزار را به كار ميبريم؟ چرا از واژه« Source Code »به جاي آن استفاده نكنيم؟ به نظر ميرسد به واژهاي غير از Open-Source احتياج است تا همكاري آزاد و داوطلبانه محققان عرصه بيومديكال در اينترنت را توصيف كند. آقاي نبكلر واژه محصول بدون مالك را پيشنهاد داده است، شايد كسي ديگر، در جايي ديگر بتواند واژه مناسبتري پيشنهاد كند.
نقل از جناب خوبي كن(اينم لينك خبر)
اكونوميست
ترجمه امير كوچك سرابندي
مدل Open-source يعني كد باز يا آزاد روش خوبي براي توليد نرمافزار است، همچنانكه در مورد لينوكس اتفاق افتاد. آيا ميتوان همين شيوه را درباره تحقيقات پزشكي و توليد دارو نيز در پيش گرفت؟
آيا ميتوان همه موسسات توليد دارو را در اينترنت جمع كرد تا دارو توليد كنند؟ رويكرد جديد درباره توليد دارو در اينترنت يك ايده خوب است اما از بسياري جهات دور از حقيقت است.
توليد و توسعه طبابت در اينترنت هزينهبر و نيازمند تصويب قوانين است. سيستم حق امتياز يا ثبت ميتواند استفادههاي جديد را محدود و مسدود كرده و يا استفاده از آن را توسط محققان خارج افزايش دهد. همچنين بايد از سوي مشتريان ارادهاي براي پرداخت (يا توانايي موقعيت پرداخت) وجود داشته باشد تا هزينه نتايج تحقيقات دارويي را توجيه كند.
كمپانيها در توليد دارو انگيزه چنداني ندارند كه بر روي بيماريهايي كار كنند كه فقرا را رنج و عذاب ميدهد، زيرا كه اين قشر محروم نميتوانند دستمزد و پول آنها را پرداخت كنند.
در يك چنين محيطي است كه برخي از بيولوژيستها و موسسات تجاري ، كلا در پي گسترش فعاليتهايشان هستند. آنها پيشنهاد ميكنند كه از رويكرد Open-source ياد بگيرند كه در عرصه تكنولوژي و اساسا توليد نرمافزار بسيار موفق بوده است. اين يك شكل محورزدايي از محصول است كه سازهاي برنامهريزي اساسي و يا «كد منبع» براي يك قطعه مشخص نرمافزار در دسترس همگان است. هركس ميتواند به آن دست يابد، اصلاحش كند و يا آن را توسعه داده و اصلاحات را با ديگران در ميان بگذارد.
داوطلباني كه تمايل به همكاري با يكديگر در اينترنت دارند ونرمافزارهاي مهمي با كمك يكديگر توليد كردهاند، نمونه بسيار معروف آن سيستمعامل لينوكس است. حال چرا از اين شيوه براي توسعه و تكامل توليدات دارو استفاده نكرد؟
در حقيقت از رويكرد Open-source در حال حاضر در عرصه بيوتكنولوژي استفاده ميشود. تلاشهاي بينالمللي براي مطابقت ژنهاي انساني، شباهت زيادي به ابتكارات Open-source دارد. همه دادههاي بهدست آمده در يك دامين عمومي قرار دارد تا هر محققي بتواند نتايج را ببيند Open-source . در حال حاضر در حوزه بيوانفورماتيك يعني بخشي كه تكنولوژي اطلاعات و بيولوژي با هم تلاقي ميكنند هم رايج است. اين موضوع تحقيقات بيولوژيكي را در بر ميگيرد كه از ابر كامپيوترها به جاي لولههاي آزمايش استفاده ميكنند و در جامعه بيوانفورماتيك ، نرمافزار و پايگاه دادهها اغلب در اختيار ديگران هم قرار ميگيرد.
رهيافت يا رويكرد Open-source به نظر ميرسد در دو عرصه خاص راه پيدا كرده است، ابتدا اجزا و عنصر غير انحصاري و ثبت نشده و داروهايي است كه حق ثبت و امتياز آنها از بين رفته و به اصطلاح منقضي شده است. اين عرصه، توجه محققان را به خود جلب نميكند زيرا هيچ راه و شيوهاي براي حمايت از كشف و يا سودآوري آنها وجود ندارد. براي مثال، اگر آسپرين براي درمان سرطان مفيد و كارساز است، هيچ كمپاني، به خود زحمت نميدهد تا آن را آزمايش كند و يا خود را درگير دنگ و فنگ تشريفات قانوني آن سازد زيرا نميتواند اين كشف را ثبت كند. (البته ميتوان براي امتياز و ثبت پروسه و فرآيند آزمايش تقاضا كرد ولي اين مساله بسيار پيچيده و زمانبر است). بسياري از داروهاي مفيد ديگر هم در اين زمره قرار ميگيرند.
دومين عرصهاي كه در آن open - source ميتواند به كار آيد، آزمايشات براي بيماريهايي است كه تعداد كمي از مردم به آن مبتلا هستند مانند پاركينسون كه عمدتا در كشورهاي فقير ديده ميشود. در چنين مواردي، بازار چنان گستردهاي وجود ندارد تا آزمايشات و تحقيقات كمپانيهاي داروسازي و هزينه سرسامآور اين تحقيقات را توجيه كند. قانون Orphan Act آمريكا ميتواند انگيزه تحقيقات Open- source براي چنين بيماريهايي است، البته موارد بيشتري هم وجود دارد كه بتوان رويكرد Open-Source را براي آن به كار بست.
در يك گزارشي كه در هفته گذشته در سانفرانسيسكو منتشر شد، سازمانهاي صنعت بيوتكنولوژي، همگان را براي مبارزه با بيماريهاي استوايي (مناطق حاره) به شيوه Open-Source فرا خواندند ، شيوه همكاري چنين خواهد بود. وبسايتي طراحي خواهد شد تا داوطلبان اطلاعات و يافتههاي خود را در مورد يك بيماري خاص در اختيار يكديگر بگذارند، همچنين اين اطلاعات ميتواند در يك چتروم به بحث گذاشته شود. نويسندگان انتظار دارند كه تحقيقات، حداقل در مراحل اوليه اساسا كامپيوتر باشد و نه در آزمايشگاه. بسياري از كارشناسان از اين شيوه يعني Open-Source حمايت ميكنند و معتقدند ما عادت به استفاده از حق ثبت و امتياز كرديم و شيوههاي كشف داروها را در عرصه و قلمرو عمومي فراموش كرديم و ما نيازمنديم كه آن را دوباره كشف كنيم.
اين تنها يك نمونه از فعاليتها و تلاشهايي است كه در صدد است تا براي توليد دارو هم شيوهاي مانند نرمافزار به كار گيرد.
آزمايش و خطا
اريك فون هايپل، استاد و محقق انستيتوي ماساچوست، تحقيقي درباره اين موضوع انجام داده است كه چگونه استفادههاي ثانويه از داروها كشف شده است.
در واقع در بسياري موارد به استفادههاي جديد براي يك دارو وقتي كشف شده كه آن دارو به بازار عرضه شده و تجربههاي طبيعي اتفاق افتاده است. در آمريكا BoTTon را وقتي براي درمان اختلالات ماهيچههاي چشم در نظر گرفتند كه مشاهده شد استفاده از آن چين و چروك چشم را از بين ميبرد.
اساسا مستقيماً و از طريق روال رسمي و قانوني استفادههاي جديد از داروها صورت نميگيرد زيرا هزينههاي قانوني آن زياد است.
به دلايل زيادي يك مشكل وجود دارد. ابتدا اينكه كمپانيهاي داروسازي اساسا از تبليغ براي استفادههاي اضافي منع شدهاند، بنابراين بسياري از بيماران از استفادههاي ديگري كه احتمالا به نفع آنها خواهد بود، مطلع نيستند. دوم آنكه، كمپانيهاي بيمه در ايالات متحده صرفا موارد درج شده در روي جلد را بيمه ميكنند و مؤثر بودن معالجه به طور رسمي ارزيابي نميشود. حال دكتر فان هايپل با پيشنهاد Open-Source براي توليد دارو در صدد تمركززدايي از فرآيند دستيابي به داروها در استفادههاي غير از آنچه در روي جلد آن وجود دارد و نيز همكاري پزشكان و بيماران داوطلب ميباشد. با تقليل دادن هزينهها به اين ترتيب، راه براي محمل قانوني آن نيز باز ميشود. پس اين كار عملا آزمايش كلينيكي Open-Source است.
دوم آنكه، آزمايش براي تصويب نهايي دارو و نيز عوارض جانبي، مرحلهاي است كه به تصويب رسمي براي استفاده غير از آنچه بر روي جلد آمده است، حساس هستند. در واقع اينگونه تحقيقات كه يك دارو كه براي يك بيماري مفيد است ميتواند براي بيماري ديگري هم مناسب باشد، چندان متداول نيست، زيرا كاري بر روي سنتري براي ثابت كردن شفابخشي آن انجام نشده است و از طرف ديگر راهي هم براي انتفاعي كردن پروژه تحقيق در صورتي كه موفق شود، وجود ندارد. دكتر لانز بري از مووسان لابراتوار كشف دارو ميگويد، لابراتوار حدود 25 محقق با يك بودجه سالانه حدود 5/2 ميليون دلار دارد كه بر روي بيماريهاي عصبي ژنتيك كار ميكند كه در آن كمپانيهاي داروسازي منابع اندكي را به آن اختصاص ميدهند، زيرا بازار اين بيماريها كوچك است و افراد اندكي به اينگونه بيماريها مبتلا هستند، بنابراين دكتر لانز بري معتقد است، در چنين وضعيتي بهتر است كه از شيوه Open-Source براي كشف دارو يا كشف استفادههاي مختلف از يك دارو استفاده كرد. به همين دليل گروه او بسياري از دادهها و نتايج تحقيقات خود را در يك قلمرو «دامين» عمومي در اينترنت ميگذارند. او معتقد است تنها با استفاده از چنين شيوه همكاري است كه ميتوان دارو براي چنين بيماريهايي پيدا كرد.
شباهتهاي ديگري هم ميان تحقيقات بيومديكال و توسعه نرمافزاري Open-Source وجود دارد. اول آنكه هر دو عدد مشخصي از مردم را جذب ميكنند، بيولوژي هم مانند نرمافزاري متكي بر گروههاي داوطلب و مشخصا دانشجويان كه تازه فارغالتحصيل شده و نيز اساتيد جوان كه انگيزه كافي براي ورود به چنين كارهايي را دارند، زيرا اين مساله شهرت حرفهاي آنها را افزايش خواهد داد. هدف هر دو توليدكنندگان نرمافزار و نيز بيولوژيستها بهبود بخشيدن زندگي مردم و نيز ساختن جهاني بهتر براي زندگي است.
البته بايد گفت تفاوتها هم ميان دو عرصه همچنان عميق است. نيازهاي مالي و نيز زمان براي تكميل پروژهها در اين دو عرصه (بيومديكال و توليد نرمافزار) خيلي متفاوت است. يك قطعه جديد نرمافزاري ميتواند ظرف چند روز يا چند هفته تهيه شود و به ندرت توليد آن به چند ماه ميرسد. موانع براي ورود به اين عرصه هم خيلي كم هستند. بسياري قطعات نرمافزاري به سادگي در گاراژ يا حتي اتاق خواب ساخته ميشوند، اما بر عكس تحقيقات داروسازي سالها زمان ميبرد، آزمايشها بيشتر نااميدكنندهاند تا موفق و نيازمند اعتبار مالي فراوان و قدرتمندي و در عين حال تجهيزات گرانبها هستند، علاوه بر اينكه كار سخت و طولاني را نيز ميطلبند.
بازگشت به سرچشمه
اگر رويكرد Open-Source در عرصه بيومديكال آغاز شود هنوز دو سوال مهم در اين ميان بي پاسخ خواهد ماند. اولين سوال اين است كه آيا شيوههاي Open-Source ميتوانند ابتكارات و خلاقيتهاي ذاتي را تشويق و ترغيب نمايند؟ در عرصه نرمافزاري كارهايي كه انجام شده است در حوزه سيستمهاي عامل، پايگاه دادهها و ... است كه بعضي مواقع بهتر و در پارهاي موارد بدتر از رقباي خود هستند، اما از ديدگاه كاربر اين موضوع چندان مهم نيست زيرا مجاني هستند. اما در عرصه بيومديكال جايي كه كمپانيهاي داروسازي با يكديگر رقابت سختي دارند چنين چيزي ممكن است؟ سوال دوم مربوط به واژه Open-Source است. چه معنايي دارد كه واژه Open-Source را براي عرصههايي غير از توسعه و توليد نرمافزار را به كار ميبريم؟ چرا از واژه« Source Code »به جاي آن استفاده نكنيم؟ به نظر ميرسد به واژهاي غير از Open-Source احتياج است تا همكاري آزاد و داوطلبانه محققان عرصه بيومديكال در اينترنت را توصيف كند. آقاي نبكلر واژه محصول بدون مالك را پيشنهاد داده است، شايد كسي ديگر، در جايي ديگر بتواند واژه مناسبتري پيشنهاد كند.
نقل از جناب خوبي كن(اينم لينك خبر)