۱۷-مرداد-۱۳۹۲, ۱۴:۵۴:۵۷
سلام
اینم چند تا عکس از باتری های لیتیم پلیمری که پریشب باز کردم.
یه مایع زرد بد بوووای داخلش بود که یادم شد عکس بگیرم.
کلا سر همه ی زغالا یه چیزی شبیه یه فلز وصل بود که همشون طبق عکس ها بهم وصل کرده بودن.
بعدش رفتیم با هوا برش بهش گرما دادیم تا بترکه اما بگونم چون بازش کرده بودیم یا... هر کار کردیم نترکید.
چند تا عکس که قبلنا تویه اتاقم ترکید هم پایین گزاشم ببینید.
اینم توضیحاتش:
البته این حادثه مال پارسال بود که روی قالی اتاقم یه روفرشی دولایه داشتم.
نصف شب اتاقم بدلیل رعایت نکرن یه سری نکات در مورد این باتری ها، دیدم مه گرفته بلند شدم ببینم چه خبره دیدم باتری ها داره باد میکنه اونم به خاطر دادن انرژی زیاد بهشون بود سریع بلند شدم برداشتمش دیدم هنوزم داره تویه دستم باد میکنه یه دفه منجر شد از دستم انداختم پایین. با چشام دیدم از تویه موکت رفت پایین رسید به قالی بعد یه پتو انداختم روش آتیش اتاق خاموش کنم که داخل پتو سلول های دیگشم ترکید.
بعد که دیدم راهی نمونده با موکت انداختمشوون حیاط آب ریختم روشون.
اینم چند تا عکس از باتری های لیتیم پلیمری که پریشب باز کردم.
یه مایع زرد بد بوووای داخلش بود که یادم شد عکس بگیرم.
کلا سر همه ی زغالا یه چیزی شبیه یه فلز وصل بود که همشون طبق عکس ها بهم وصل کرده بودن.
بعدش رفتیم با هوا برش بهش گرما دادیم تا بترکه اما بگونم چون بازش کرده بودیم یا... هر کار کردیم نترکید.
چند تا عکس که قبلنا تویه اتاقم ترکید هم پایین گزاشم ببینید.
اینم توضیحاتش:
البته این حادثه مال پارسال بود که روی قالی اتاقم یه روفرشی دولایه داشتم.
نصف شب اتاقم بدلیل رعایت نکرن یه سری نکات در مورد این باتری ها، دیدم مه گرفته بلند شدم ببینم چه خبره دیدم باتری ها داره باد میکنه اونم به خاطر دادن انرژی زیاد بهشون بود سریع بلند شدم برداشتمش دیدم هنوزم داره تویه دستم باد میکنه یه دفه منجر شد از دستم انداختم پایین. با چشام دیدم از تویه موکت رفت پایین رسید به قالی بعد یه پتو انداختم روش آتیش اتاق خاموش کنم که داخل پتو سلول های دیگشم ترکید.
بعد که دیدم راهی نمونده با موکت انداختمشوون حیاط آب ریختم روشون.