ايران ويج

نسخه‌ی کامل: اگه ميشه عنوان (گپ استان) رو تغيير بديد
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3
با عرض خسته نباشيد .
اگه ميشه عنوان (گپ استان) رو تغيير بديد
چون يه جور ديگه خونده ميشه مثل گپ استان تهران - گپ استان خراسان

ميشه عنوان (گفتگوي آزاد ) رو براش در نظر گرفت .
چشم سعي ميكنم عوضش كنم.
درود
دوستان بهرتره كه از واژه هاي پارسي و برنهاده فرهنگستان بهره ببريم. تا به زبان پارسي كمك كنيم.
براي چت و گپستان == گپسرا
كامپوتر==رايانه
ايميل»پست الكترونيك==رايانامه
تايپيك==جستار
پرينتر==چاپگر

و...
يه جا شنيدم به جاي Spam بگيد (هرز نامه) Amaze فك كنم :wink: اسم باحاليه Amaze

يه معلم فارسي سال دوم دبيرستان داشتيم كه خيلي هم باسواد بود . ميگفت آخه مرد حسابي ! مگه تو اختراعش كردي كه واسش اسم ميزاري يا اسمش رو تغيير ميدي . اون كسي كه ساخته و اختراعش كرده دوست داشته اسمش رو گذاشته هليكوپتر! تو چيكار داري اسمش رو تيكه پاره ميكني ميزاري چرخ بال Amaze

البته عين جملش نيست ولي منظورش همين بود ... :wink:

منم با نظرش موافقم .
پس ايميل بزنيد . چتستان كنيد.. كامپيوتر كار كنيد . و پرينت كنيد :twisted:

چاكريم
نبي
NabiKAZ نوشته است:يه جا شنيدم به جاي Spam بگيد (هرز نامه) Amaze فك كنم :wink: اسم باحاليه Amaze

يه معلم فارسي سال دوم دبيرستان داشتيم كه خيلي هم باسواد بود . ميگفت آخه مرد حسابي ! مگه تو اختراعش كردي كه واسش اسم ميزاري يا اسمش رو تغيير ميدي . اون كسي كه ساخته و اختراعش كرده دوست داشته اسمش رو گذاشته هليكوپتر! تو چيكار داري اسمش رو تيكه پاره ميكني ميزاري چرخ بال Amaze

البته عين جملش نيست ولي منظورش همين بود ... :wink:

منم با نظرش موافقم .
پس ايميل بزنيد . چتستان كنيد.. كامپيوتر كار كنيد . و پرينت كنيد :twisted:

چاكريم
نبي
با درود
دوست گرامي بايد بگم كه آموزگار شما از ناداني خود اين سخنان را ميگفته.
اگر هم خيلي با سواد مي بود معلم دوم دبيرستان نميبود(البته اون سوادي كه شما در نظر داريد)
اين را بايد بدونيد كه يكي از بزرگترين دشواري هايي كه براي زبان ميتونه پيش بياد اين هست كه واژه هاي بيگانه بدون دگرگوني در ساختار و بدون اينكه از دستگاه صرفي گذر كند به زبان پا بگذارند
به ديد شما اين واژه ها هم خنده داره!!!!
اگر خنده دار هست پس بخند:
ياد نوشته اي افتادم كه در يكي از گاهنامه هاي فرهنگي ميخواندم. در آن، يكي از افراد سالمند نوشته بود كه عادت داشت با دوستانش فهرست برابرهاي فرهنگستان زبان پارسي را بدست بگيرد و به واژه هاي پارسي بخندد و به آنها را ريشخند و پوزخند بزند.
نوشته بود با دوستانش ساعتها به واژه هايي همچون نشست (براي جلسه)، هواپيما (طياره)، شهرداري (بلديه)، واژه (كلمه)، ساختمان (عمارت) و .... خنديده بود و از شدت مسخرگي دل و روده شان بهم ريخته بود!

اين واژه ها هم زماني مورد تمسخر كساني همچون شما بوده اما...

/// فرودگاه، پوشه، گزارش، آزمایش، دانشگاه، دانشكده، دانش‌آموز، پرونده، هنرپیشه، هنرستان، نمودار، بازبینی، بازپرس، بازجویی، روانشناسی، زمین‌شناسی، شهرداری، پاسبان، خزه، جلبك، ستوان، ارتش، شهربانی، آزمون، شهرستان، دهستان، استان، آتش‌نشانی، آیین‌نامه، فرهنگستان، دبیرخانه، آموزشگاه، جهانگرد، دادستان، دادگاه، دادرسی، دادسرا، دانشسرا، ترابری، دارایی، داروخانه، دفتردار، رایزنی، راهنمایی و رانندگی، رزمناو، زایمان، زردپی، اژدرافكن، جنگنده، پژوهش، آموزش و پرورش، بنگاه، بهداری، بهداشت، گیاه‌شناسی، تاژك، مهره‌داران، نرم‌تنان، مرزداری، ناوگان، سروان، ناوشكن، نشانی، واكنش، واریز كردن، همگرایی، نوشت‌افزار، هاگ، ورشكسته، باشگاه، نمایشگاه، ارز، بازداشتگاه، پیش‌پرداخت، بافت، آگهی، آگاهی، كارآگاه، راهداری، دبیرستان، دبستان، كودكستان، پیشاهنگی، واژه، بخشنامه، بایگانی، پادگان، پاسداران، آمار، زیست‌شناسی، آسایشگاه،‌ پرورشگاه، بازرس، استوارنامه، ارزشیابی، استانداری، دیرین‌شناسی، سرجوخه، تخمدان، پیشنهاد، تالاب، تیمارستان، خاستگاه، نخست‌وزیر، نمایندگان، نوارچسب، دریابان، ناوبان، واگرایی، بمباران، بینایی، چشایی، نایژه، بویایی، بازده، كلانتری، كالبدشكافی، كاردار، دادگستری، سرمایه‌داری، فرمانداری، شیرخوارگاه، هزینه، گلبرگ، گشتاور، ملوان، نیروسنج، پیش‌نویس، همزیستی، رونوشت، گسل، درمانگاه ...

شوربختانه، فرهنگستان سوم، بهره‌بری از واژه‌های تازی را نيز روا دانست!!! که با این نگرش، واژه‌های ِ درخور ِ فراوانی پدید نیامد. هم‌چنین آنان ناسازگار با دو فرهنگستان نخست، با بخش‌نامه کار نمی‌کنند و سازمان‌ها را ناگزیر به بهره‌گیری از واژه‌های نو نمی‌کنند. بر این پایه کارشان همیشه می‌لنگد.

سر و ته قاعده هاي قلمبه عربي و فرانسوي و انگليسي كنيم آيا كار بخردانه اي است؟
آنگونه توجيه ها كه ايرانيان ميكنند كه بايد زبان را به حال خود ول كرد و وامگيري بي در و پيكر يك كار طبيعي است و ...، از روي تنبلي است. همان تنبلي و بي خيالي كه از همه سو ما ايرانيان را به خاك سياه نشانده است.

مختلف الاضلاع، مواد مندرجه، پاستوريزه، مستقيم الخط، سياسيون، عقلا، موتوريزه، ريست فيلد، فراكسيون بين المجالس دول مشترك المنافع، محاورات ممنوعه افراد معلوم الحال داخل چت رومهاي سايبر اسپيس! ....

آيا اين گونه زبان بخردانه است؟ برويد مانند من به بيگانگان پارسي بياموزيد ببينيد چگونه از داشتن بيش از ۱۶ جور جمع شكسته عربي افزون بر جمعهاي پارسي (ها و ان) چشمهايشان گرد ميشود و از بيخردي ما ايرانيان در شگفت ميمانند.

يا شيوه نگارش هردمبيل و ده ها گونه قاعده هاي دستوري بهم ريخته عربي. براي آموختن پارسي بايد دستور زبان پيچيده عربي را هم افزون بر دستور زبان پارسي آموخت. يكمشت وزنها و بابهاي عربي و تازه معني هر كدام در پارسي ديگرگون شده و برخي نشده و ...

شما شوربختانه با روحيه قاجاري به زبان ما نگاه ميكني و اگر نبودند فرهنگستانيهاي پيش از انقلاب و نويسندگان و ترزباناني (مترجماني) كه به سره گرايي بپردازند هم اكنون ما هيچ واژه نويي نداشتيم و با زايا نشدن وندهاي پارسي هيچگونه نسك (كتاب) دانشي را نميتوانستيم به پارسي برگردانيم و اكنون ناچار شده بوديم زبان رسمي علمي كشور را انگليسي يا فرانسه قرار دهيم و سرنوشت پارسي در ايران ميشد مانند سرنوشت آن در تاجيكستان كه در نبود فرهنگستان سره گرا و نويسندگان دلسوز امروزه آنها زبان اداري و رسمي شان روسي مانده و در پي دشواري هاي احمقانه سياسي دولتشان اجازه كاربرد كامل نوشته هاي ايران را در آنجا نميدهد!
خوشبختانه هستند بسياري از مردم ما كه به پارسي نويسي و سره گرايي و پيشبرد زبانشان دلبستگي دارند.
خوب شد ما يه پيشنهاد داديم .Amaze

مثل اينكه الكي الكي داره دعوا راه ميوفته !!Amaze

فقط تقصير ما نندازيد.
فرهنگستان فعلي كه اصلا وجود نداره - يه مشت افراد عرب زبان نشستن و دارن چرت ميزنن .
زبان پارسي زبان قدرتمنديه (البته فارسي زبانها خيلي هم آدمهاي زرنگي نيستن و جدا ميشه گفت مثل همون فرهنگستانيها دارن چرت ميزنن-كدوم فرد از استادان فارسي زبان رو ديديد كه اقدام به تهيه فرهنگ فارسي كرد).
هر ملتي اگه ميخواد هويت خودشو داشته باشه بايد بدور از سياست و نوع حكومتش خودش اقدام به گسترش فرهنگش كنه ، كاري كه تازه تو ايران شروع شده . اگر كشوري مشكل داره ، مشكل حكومتش نيست بلكه خود مردمش هستن.
مشكل ايران امروز هم خود مردمش هست (بنظر من مغز ايرانيان رو بايد از نو فرمت كرد)
از طرفي ساختن واژه نو كار بدي نيست . بله سازنده خيلي از اين واژه ها خارجيها هستن ولي دليل نميشه.
همين كامپيوتر اصلا براي زبان انگليسي ساخته شده ، آيا اين حق ما نيست فارسيش كنيم و ازش استفاده كنيم.
سلام
از صحبتهاي دوستان استفاده كرديم .
ولي جون من ما رو وارد اين قضايا نكنيد ، من فارسي عمومي اين ترم شدم 10 :cry:
اين كاره نيستم ...!
ميرم همون كامپيوتر بازي و پروگرام نويسي خودم رو بكنم ...به كاري هم كه كار ندارم چه مربوطه ...!!! Amaze
NabiKAZ نوشته است:ولي جون من ما رو وارد اين قضايا نكنيد ، من فارسي عمومي اين ترم شدم 10 :cry: ميرم همون كامپيوتر بازي و پروگرام نويسي خودم رو بكنم ...به كاري هم كه كار ندارم چه مربوطه ...!!! Amaze
Amaze وري گود مستر نبي Amaze Amaze Amaze
حالا اساتيد ميشه يه معادل فارسي واسه plug-in بگن
:wink:
افزودني اضافه شدني و ... :wink:
صفحه‌ها: 1 2 3