در راستای بهینه سازی مصرف برق و با توجه به میزان استفاده از لامپهای فلورسنت ( مهتابی ) در سازمانها، ادارات و ساختمان ها که حجم عمده ای از مصرف را تشکیل می دهد و مشکلات و مضرات این نوع روشنایی که معمولا با استفاده از چک های القایی و استارتر انجام می شود، برآن شدیم تا با رفع این مشکلات گامی در جهت استفاده بهتر از انرژی الکتریکی و صرفه جویی در منابع مالی کشور برداریم.
اصول عملکرد لامپ مهتابی
امروزه روشنایی بسیاری از مکان ها توسط لامپ های فلئورسان صورت می گیرد. لزوم آشنایی با اتفاقات درون آن برای یک دانشجوی رشته ی برق بر کسی پوشیده نیست؛ در پایان این مقاله می دلیل داغ نشدن این لامپ ها نسبت به نوع نئونی را خواهید دانست. همچنین دلیل تاثیر بیشتر این لامپ ها نسبت به لامپ های نئونی را خواهید یافت. درباره ی ارتباط تکنولوژی های به کار رفته در انواع دیگر لامپ ها با لامپ فلئورسان نیز می نویسم.
نور:
برای یادآوری بد نیست درباره ی نور بنویسم. نور نوعی از انرژی است که می تواند از یک اتم خارج شود. این ازتعداد زیادی ذره های کوچک مثل بسته هایی که دارای انرژی و اندازه حرکت هستند ولی جرمی ندارند. این ذرات فوتون های نوری نام دارند و واحد های اساسی نور هستند
اتم ها وفتی فوتون آزاد می کند که الکترون های آن ها برانگیخته شود. الکترون ها ترازهای انرژی متفاوتی دارند که به چند عامل وابسته است از جمله سرعت آن ها و فاصله ی آن ها از هسته. الکترون های با ترازهای متفاوت انرژی اوربیتال های مختلفی را اشغال می کنند. به طور کلی الکترون با انرژی بالاتر در اوربیتال دورتری نسبت به هسته قرار دارد.
وقتی اتمی انرژی بگیرد یا از دست بدهد، این با تغییر سرعت آن دیده می شود. دریافت انرژی (گرما برای مثال) ممکن است باعث شود به طور لحظه ای آن را به یک اوربیتال بالاتر (دورتر از هسته) ببرد. الکترون فقط برای کسری از ثانیه در اوربیتال بالاتر باقی می ماند و به اوربیتال اصلی خودش بر می گردد. البته با برگشت خود انرژی دریافتی را به صورت فوتون آزاد می کند که در برخی موارد فوتون نوری است.
طول موج نور گسیل شده به مقدار انرژی خارج شده بستگی دارد که این هم به مکان قرارگیری الکترون وابسته است. در نتیجه انواع گوناگون اتم ها فوتون های نوری متفاوتی را آزاد می کنند. به عبارت دیگر رنگ نور با نوع اتم برانگیخته شده مشخص می شود.
این مکانیزم اساسی کاری اکثر منابع نوری است.تفاوت اصلی این منابع در فرآیند برانگیختن اتم هاست. در یک منبع نور نئونی مثل لامپ های حبابی یا لامپ گازی اتم ها با گرما تحریک می شوند؛ در light stick با واکنش شیمیایی این کار انجام پذیرد. در لامپ های فلئورسان از یکی از خلاقانه ترین سیستم ها در تحریک اتم ها استفاده می شود..
داخل لامپ ها:
المان اصلی لامپ فلئورسان یک لوله ی شیشه ای کاملا درز بندی شده است. این لوله حاوی مقدار اندکی جیوه و یک گاز نجیب (معمولا آرگون) است که در فشار خیلی کمی نگه داشته شده اند. با پودر فسفر داخل این لامپ را پوشانده اند. دارای دو الکترود است که در انتهای لامپ قرار دارند و به مدار الکتریکی متصل می شوند. تغذیه ی مدار الکتریکی آن ،که در ادامه بیشتر از آن خواهم گفت، با یک منبع تغذیه متناوب است.
وقتی لامپ را روشن می کنید، جریان از طریق مدار الکتریکی به داخل الکترودها شارش می کند. یک ولتاژ قابل توجهی دو سر الکترودها ایجاد شده لذا الکترون ها از یک انتها به طرف دیگر ( در داخل گاز) می روند. این انرژی مقداری از جیوه را از حالت مایع به گازی تبدیل می کند. هنگام حرکت الکترون ها و اتم های باردار داخل لامپ، تعدادی با اتم های گازی جیوه برخورد می کنند. این برخورد اتم ها را برانگیخته می کند و الکترون ها را به تراز انرژی بالاتر می برد و همانگونه که در ابتدا گفته شد با بازگشت الکترون ها به اوربیتال اصلی فوتون های نوری از خود آزاد می کنند.
گفتیم که طول موج فوتون گسیلی به نوع قرارگیری اتم بستگی دارد. الکترون های اتم جیوه به گونه ای قرار گرفته اند که بیشتر فوتون هایی با طول موج در رنج ماورای بنفش آزاد می کنند. این نور مرئی نیست، پس باید به نور مرئی تبدیل شود.
فلسفه ی وجود لایه ی فسفری داخل لامپ اینجا مشخص می شود. الکترون های فسفر هنگام قرار گرفتن در معرض فوتون های گسیلی از الکترون های اتم جیوه به اوربیتال بالاتر رفته و هنگام بازگشت فوتون نوری مرئی (سفید) آزاد می کنند. البته تمام انرژی دریافتی از فوتون های آزاد شده از اتم جیوه به صورت نور آزاد نمی شود بلکه مقداری از آن در برخورد با لایه ی فسفری به صورت گرما هدر می رود. کارخانه ها نور لامپ با انتخاب ترکیبات مختلف فسفر تغییر می دهند.
لامپ های نئونی مرسوم نیز مقدار قابل توجهی نور ماورای بنفش ساطع می کنند ولی آن ها آن را به نور مرئی تبدیل نمی کنند. لذا مقدار زیادی از انرژی بدون آنکه نقشی در روشنایی داشته باشد هدر می رود. لامپ فلئورسان نور ماورای بنفش خود را به کار می گیرد و موثرتر است. لامپ های نئونی انرژی بیشتری نیز نسبت به لامپ های فلئورسان به صورت گرما تلف می کنند. روی هم رفته یک لامپ فلئورسان 4 تا 6 برابر موثرتر از لامپ نئونی است.با این حال مردم در خانه هاشان از لامپ های نئونی استفاده می کنند چون نور ملایم تری ایجاد می کند. نوری با قرمزی بیشتر و آبی کمتر.
گفتیم تمام سیستم لامپ فلئورسان به جریان شارش شده داخل لامپ بستگی دارد. در قسمت بعدی خواهیم دید که لامپ فلئورسان چه چیزهایی برای تولید آن نیاز دارد.
آماده سازی گاز!:
جریانی که تا به حال صحبت آن بود از مدیومی گازی می گذرد و هادی های گازی با هادی های جامد در برخی موارد تفاوت دارند. در هادی جامد حامل های جریان الکترون ها هستند در حالی که در نوع گازی علاوه بر الکترون های آزاد، یون ها نیز در هدایت الکتریکی نقش دارند. برای ایجاد جریان در لامپ فلئورسان به دو چیز نیاز داریم:
1- الکترون های آزاد و یون ها
2- اختلاف پتانسیل بین دو سر لامپ
به طور کلی مقدار اندکی الکترون آزاد و یون در گاز وجود دارند زیرا اتم ها به طور طبیعی خنثی هستند. بنابراین گذراندن جریان از اغلب گازها دشوار است. پس اولین چیزی که باید تولید شود حامل جریان در دو الکترود است.
روشن کردن آن:
در طراحی کلاسیک لامپ فلئورسان از یک استارتر برای روشن سازی لامپ استفاده می شود. می توانید در دیاگرام پایینی ببینید این سیستم چگونه کار میکند.
هنگامی که لامپ را روشن کنیم جریان از طریق مدار بایپس داخل الکترودها شارش می کند. این الکترودها رشته های (فیلامان های) ساده ای هستند که می توانید در لامپ نئونی ببینید. با عبور جریان فیلامان ها داغ شده و الکترون ها را از سطح آهنی خود رها کرده و به داخل لامپ می فرستد که گاز را نیز یونیزه می کند.
حال ببینیم در استارتر چه می گذرد. استارتر مرسوم یک لامپ تخلیه ای کوچک است که از نئون یا گاز دیگری تشکیل شده است. این لامپ دارای دو الکترود است که روبروی هم قرار دارند. وقتی در آغاز ولتاژ دو سر آن بیفتد قوص الکتریکی ایجاد شده مسیر جریان ایجاد می شود. این قوص به شکلی همانی است که در مقیاس بزرگ تر باعث روشن شدن لامپ فلئورسان می شود.
از الکترودها ورقه ای از نوع بی متال است و هنگام گرم شدن خم می شود. آن مقدار گرمای ایجاد شده از جرقه کافیست تا این الکترود دا الکترود دیگر تماس برقرار کند. لذا دیگر جرقه ای ایجاد نشده و این باعث سرد شدن نوار بی متال شده و اتصال دو کنتاکت قطع می شود.
هنگامی که مدار باز می شود فیلامان گاز داخل لامپ را یونیزه کرده و مدیومی، هادی الکتریسیته ایجاد کرده است.لامپ تنها به یک ضربه ی ولتاژ بین الکترودها نیاز دارد تا یک قوص الکتریکی ایجاد کند. این ضربه نوسط بالاست (چوک)، ترنسفورمری که در مدار قرار دارد، زده می شود.
وقتی جریان از مدار بایپس می گذرد، میدان مغناطیسی را در داخل چوک ایجاد می کند. این میدان توسط جریان در حال شارش حفظ می شود. باز شدن سوئیج استارت باعث قطع شدن جریان داخل چوک می شود انرژی ذخیره شده در میدان مغناطیسی به صورت ولتاژ بزرگی دو سر چوک آزاد می شود که میزان اختلاف ولتاژ لازم را برای تشکیل قوص الکتریکی درون لامپ فلئورسان را فراهم می کند و از این به بعد به جای عبور جریان از مدار بایپس، از داخل لامپ فلئورسان خواهد گذشت. این باعث حرکت الکترون های آزاد و برخورد آن ها با اتم ها و تشکیل فضایی از یون ها و الکترون های آزاد می شود (پلاسما). با برخورد الکترون ها با فیلامان ها، آن دو گرم باقی مانده و به گسیل الکترون به داخل پلاسما ادامه می دهند.
تنها مشکل این نوع لامپ ها این است که برای روشن شدن چند ثانیه زمان لازم دارند. امروزه اغلب لامپ های فلئورسان به گونه ای طراحی می شوند که مینیمم زمان را برای روشن شدن بگیرند.
عملکرد سریع
امروز، طراحی لامپ های فلورسان به گونه ای است که زمان روشن شدن آن ها سریع باشد. این طراحی دارای اصولی مانند همان لامپ فلورسان دارای استارتر قدیمی است، ولی این دارای سوئیچ استارتر نیست و به جای آن بالاست لامپ، جریان را داخل دو الکترود به طور ثابت برقرار می کند. این شارش جریان به گونه ای تنظیم شده که بین دو الکترود اختلاف ولتاژ ایجاد می کند.
وقتی لامپ فلورسان روشن می شود، هر دو فیلامان به سرعت داغ می شوند و شروع به گسیل الکترون ها می کنند که گاز درون لامپ را یونیزه می کند. وقتی که گاز یونیزه شد اختلاف ولتاژ بین الکترودها یک قوص الکتریکی ایجاد می کند. ذرات شارش کننده باردار (قرمز) اتم های جیوه (نقرهای) را تحریک کرده، فرآیند روشن شدن را آغاز میکنند.
یک روش جایگزین که در استارت لحظه ای لامپ های فلورسان اعمال ولتاژ بسیار بالای اولیه به الکترودها است. این ولتاژ به علت فزونی الکترون های روی سطح فیلامان (گرادیان ولتاژ بالا) یک تخلیه ی هاله ای (کرونا) را بوجود آورده و باعث یونیزاسیون گاز شده و به علت اختلاف ولتاژ بالا ،تقریبا به طور لحظه ای، باعث ایجاد جرقه بین الکترود ها می شود.
بدون توجه به آنکه چگونه مکانیزم استارت تنظیم شده است نتیجه یکسان است: شارشی از جریان الکتریکی درون گاز یونیزه شده. این نوع از تخلیه ی گازی یک مشکل غریب کیفی نیز دارد: اگر جریان با دقت کنترل نشود، می تواند پیوسته زیاد شده و باعث منفجر شدن لامپ گردد. در قسمت بعدی در باره ی این مطلب روشن می شویم و می بینیم چگونه یک لامپ فلورسان به راحتی کار می کند.
چوک (بالاست) تنظیم
همان طوری که می دانیم هادی های گازی در مقایسه با نوع جامد به طور یکسان جریان را هدایت نمی کنند. یک تفاوت عمده ی آن ها مقاومت الکتریکی آن ها است. در هادی فلزی جامد مثل یک سیم، مقاومت در هر دمایی ثابت است و با طبیعت و اندازه ی آن هادی ارتباط دارد.در تخلیه ی گازی مانند در لامپ فلورسان، جریان باعث کاهش مقاومت می شود. این به دلیل آن است که وقتی تعداد بیشتری الکترون و یون داخل محیط خاصی شارش کنند، به اتم های بیشتری برخورد کرده که الکترون ها را آزاد کرده و باعث ایجاد ذرات باردار بیشتری می شود. اینگونه، جریان، مادامی که ولتاژ کافی (جریان ac خانگی ولتاژ زیادی دارد) وجود دارد، بالا می رود. اگر این جریان کنترل نشود، می تواند اجزای الکتریکی متنوعی را منفجر کند.
چوک لامپ فلورسان برای کنترل این به کار می رود. این نوع ساده ی چوک را به طور کلی چوک مغناطیسی می نامند که رفتاری شبیه یک سلف دارد. سلف (القاگر) به طور کلی از یک کلاف سیم که می تواند روی یک فلز پیچانده شده باشد تشکیل شده است. می دانید که عبور جریان از یک سیم میدان مغناطیسی ایجاد می کند و قرار دادن سیم ها به طور حلقه های هم مرکز این میدان را تقویت می کند.
این نوع میدان نه تنها روی اطراف حلقه، بلکه روی خود حلقه نیز اثر می گذارد. افزایش جریان حلقه افزایش میدان را در پی دارد که باعث ایجاد ولتاژی دو سر حلقه می شود که با این افزایش مخالفت می کند. یعنی در جهتی که جریان بر عکس جریان فعلی باشد. به طور مختصر یک سلف در مدار با تعییرات جریان در خود مخالفت می کند. عناصر ترانسفورمر در چوک مغناطیسی اینگونه جریان را در لامپ فلورسان تنظیم می کنند.
یک بالاست تنها می تواند سرعت تغییرات جریان را کم کند. نمی تواند آن را متوقف کند. ولی به دلیل این که جریان ما متناوب است مدام در حال عکس شدن است و بالاست تنها جلوی جریان افزایش شونده را برای زمان کوتاه و در جهت مشخص می گیرد.
بالاست های مغناطیسی جریان الکتریکی را در فرکانس نسبتا کمی میزان می کنند که می تواند باعث یک فلیکر قابل توجهی شود. چوک ها ممکن است لرزش با فرکانس کم داشته باشند که منبع صدای وز وزی است که مردم از لامپ های فلورسا ن می شنوند.
در طراحی بالاست های مدرن از الکترونیک پیشرفته برای تنظیم دقیق جریان عبوری از مدار الکتریکی استفاده شده است. وقتی با فرکانس بالاتری کار می کنند شما متوجه فلیکر یا صدای وز وز از یک بالاست الکترونیکی نمی شوید. لامپ های مختلف به طراحی بالاست ویژه ی خود نیاز دارند تا سطح ولتاژ و جریان مشخصی را بسته یه طرح های متفاوت لامپ، ایجاد کنند.
لامپ های فلورسان در تمامی شکل ها و رنگ ها موجود هستند که تمامی آن ها طبق اصلی یکسان کار می کنند: جریان الکتریکی اتم های جیوه را تحریک میکند، که باعث آزاد کردن فوتون های ماورای بنفش می شود. این فوتون ها اتم های فسفر را تحریک کرده تا نور سفید رنگی منتشر کنند.
شیوه عملکرد
آزمايشها نشان داده است كه به عنوان مثال يك لامپ مهتابي بايد طول عمري در حدود8000 ساعت داشته باشد يعني در حدود 27 ماه اگر لامپ روزي 10 ساعت روشن باشد، ولي در عمل اكثر لامپهاي مهتابي عمری بسیار کمتر از این میزان دارا هستند. بايد توجه داشت كه عامل اصلي در اين نوع سوختن ها، تعداد دفعاتي است كه لامپ روشن شده است و نه طول عمر استاندارد لامپ، اين عامل را تعداد دفعات كليد زني لامپ مي نامند.
بالاستها از لحاظ نحوه روشن كردن لامپ به خانواده هاي مختلف تقسيم مي گردند، بالاست القايي و بالاست الكترونيكي قديمي در خانواده بالاست با استارت سريع قرار مي گيرند. در اين خانواده براي مدت زمان كوتاهي (در حد چند دهم ثانيه) فيلامانها گرم مي شوند و سپس با اعمال ولتاژ بالا به دو سر لامپ، لامپ روشن مي گردد. به علت زمان كوتاه و جريان ناكافي براي پيش گرمايش، اين روشن شدن سريع اثر بسيار بدي بر روي فيلامانهاي لامپ خواهد گذاشت و سبب مي گردد فيلامان لامپ سوخته و ريزش بنمايد (سياه شدگي دو سر لامپ بر اثر ريزش همين ماده است) و در نتيجه طول عمر كليدزني لامپ به نحو چشمگيري كاهش يابد. بنابراين لامپ ديگر قابل استفاده نمي باشد در حاليكه ساير اجزاي لامپ (مانند گاز داخل لامپ، فسفر و ...) همچنان سالم و قابل استفاده مي باشند.
بالاست الکترونیکی براي مدت زماني در حدود 1 ثانيه، جرياني كافي و استاندارد از فيلامانهاي لامپ عبور مي دهد. اين نوع پيش گرمايش سبب مي گردد كه فيلامان لامپ به حد كافي گرم شده و لامپ با ولتاژي كمتر از حالت قبلي راه اندازي شود. پيش گرمايش مناسب سبب مي گردد كه كمترين آسيب ممكن به فيلامانها وارد گردد و طول عمر كليدزني لامپ افزايش قابل توجهي يابد. با افزايش طول عمر كليدزني، لامپ مي تواند به طول عمر روشنايي استاندارد خود دست يابد.
بالاستهاي الکترونیک، از نوع بالاستهاي الكترونيكي نسل جديد براي راهاندازي لامپهاي فلورسنت (مهتابي) و فلورسنت فشرده (كم مصرف) ميباشد. اين نسل از بالاستها با توجه به مزايايي كه درباره آنها سخن خواهيم گفت گزينه بسيار مناسبي براي جايگزيني با بالاستهاي القايي (چوك و استارتر) و الكترونيكي نسل قديم ميباشد.
مزایای بالاست های الکترونیک RayLux
برتريهاي كلي اين دسته از بالاستها نسبت به فناوريهاي پيشين را ميتوان چنين برشمرد:
• كاهش مصرف انرژی: حذف و کاهش سه عاملStartup ، جریان القائی و گرما در چک و استارتر و خازن جبرانی باعث ذخیره انرژی بیش از 30% در مصرف برق و افزایش عمر لامپ مهتابی به مقدار بسیار قابل ملاحظه ، گاهاً چندین برابر در مقایسه با بالاست القايی می باشد.
• راه اندازی نرم: ولتاژ راهاندازي اوليه در لامپهاي تخليه گازي بسيار بيشتر از ولتاژ كار عادي آنها ميباشد. روشن كردن لامپ با اعمال فشار الكتريكي بالا همواره ممكن است اما اين كار كاهش جدي عمر لامپ را در پي خواهد داشت، بالاست الکترونیک با استفاده از توانايي تغيير فركانس، ولتاژ را كمكم افزايش داده و لامپ را با كمترين ولتاژ ممكن روشن مينمايد.
• تشخیص پایان عمر لامپ: اين مدار داراي قابليت تشخيص لامپ هاي پير مي باشد پس از تشخيص پيري يک لامپ، بالاست لامپ را دوباره پيش گرمايش مي نمايد تا اثر پيري را جبران نمايد اين امر كمك موثري به افزايش طول عمر لامپ مي نمايد.
• شار نوری استاندارد : با توجه به لامپي که بالاست براي آن طراحي گرديده است، بالاست الکترونیکی لامپ را بنحوي روشن مي نمايد که شار نوري استاندارد از آن لامپ گرفته مي شود.لامپهاي تخليه در گاز در فركانسهاي بالا داراي بهره نوري بيشتري نسبت به فركانس 50 هرتز مي باشند، بنابراين بالاست الکترونیکی به علت فركانس كار بالاتر (60 كيلو هرتز) حداقل 10 % بهره وري در شار نوري ايجاد مي نمايد.
• مدارات مجتمع: در طراحي و ساخت اين بالاست از تکنولوژي مدارات مجتمع (IC ) استفاده گرديده است. اين المان به ما اين توانايي را مي دهد تا بتوانيم بالاست الکترونیکی را براي شرايط مختلف به نحو موثري طراحي بنمائيم.
• روشن کردن موازی چند لامپ: براي راحتي هر چه بيشتر مصرف كننده، انواع مختلف بالاست الکترونیکی مي توانند يك تا چهار لامپ را به صورت موازي روشن نمايند، اين امر سبب كاهش چشمگير هزينه، زمان و احتمال خطاي انساني در زمان نصب مي گردد.
• خستگی چشم: ترانس هاي القايي به علت فركانس كار پائين (50 هرتز)، چشم را اذيت ميكنند و به اصطلاح اثرات استروبوسكوبيك دارند، این مشکل در ادارات و محیط های کاری دفتری در طولانی مدت باعث خستگی چشم، سردرد و پایین آمدن راندمان کاری می گردد، در حاليكه بالاست های الکترونیکی به علت فركانس كار بالا (60000 هرتز) هيچ خستگي براي چشم نخواهند داشت.
• نحوه روشن شدن: به علت اينكه ترانس هاي القايي داراي استارت سريع مي باشند، طول عمر كليد زني لامپ را به شدت كاهش مي دهند (در حدود 2000 مرتبه) حال آنكه بالاست الکترونیکی با داشتن پيش گرمايش مناسب و استاندارد سبب افزايش عمر لامپ مي گردد(در حدود 15000 مرتبه).
• وزن زیاد: ترانس هاي القايي داراي وزن زياد مي باشند، در حاليكه بالاست الکترونیکی بسيار سبك مي باشد. اين كاهش وزن سبب كاهش وزن چراغ به طرز چشمگيري خواهد شد.
• فیدبک: در بالاست الکترونیکی از قسمتهاي مختلف بالاست فيدبک دريافت مي گردد و با توجه به آن کنترل هاي لازم اعمال مي گردد. همچنين از نقاط حساس مدار به نحو موثري محافظت مي گردد. ترانس هاي القايي، هيچگونه فيدبكي از مدار دريافت نمي نمايند.
• تلفات: ترانس هاي القايي تلفات بيشتري (در حدود 11- 10وات) نسبت به بالاست الکترونیکی دارند. از طرفي بالاست الکترونیکی به علت فركانس كار بالاتر 10% بهره وري در شار نوري ايجاد مي نمايد. ( لامپ 36 وات را با حفظ شار نوري با 32 وات روشن مي نمايد).
•نصب آسان: سعي گرديده است که طراحي بالاست الکترونیکی منطبق با نياز مصرف کننده انجام شود، بنابراين انواع مختلف بالاست الکترونیکی توانايي روشن کردن مدارات از يک الي 4 لامپ را دارا مي باشند. اين امر سبب كاهش هزينه و زمان لازم براي سيم بندي چراغ مي گردد.
• ضریب توان: ضريب توان بالاست الکترونیکی كاملاً منطبق بر استاندارد IEC61000-2-3 مي باشد، كه بنابراين استاندارد ضريب توان اين بالاستها بيشتر از 95درصد، در حدود 98درصد مي باشد.
هارمونیک ها: هارمونيكهاي بالاست الکترونیکی كاملاً منطبق بر استاندارد IEC61000-2-3 مي باشد THD بالاست الکترونیکی كمتر از 15% (در حدود 9%) و هارمونيك سوم آن كمتر از 10% ( در حدود 8% ) مي باشد.
تئوری عملکرد بالاست های الکترونیکی هوشمند Ray Lux
در بالاست های معمولی عوامل اصلی در ایجاد وزن و ابعاد زیاد فرکانس جریان عبوری آنها می باشد چرا که کویل های القايی یا به عبارتی چکها طبق قانون فیزیک (xl=2nfc) آندوکتانس آنها با فرکانس رابطه مستقیم دارد؛
پس میتوان نتیجه گرفت که در بار ثابت با بالا بردن فرکانس امپدانس نیز بالا می رود.پس در صورت نیاز به امپدانس ثابت می توان حجم را کوچک نمود. در بالاست های معمولی جریان و امپدانس ثابت می باشد.حال اگر به طریقی فرکانس را بالا ببریم می توانیم ابعاد کویل را کوچکتر نماییم.
این همان تئوری و پایه ریزی جهت طراحی در بالاست های الکترونیک می باشد. جهت رسیدن به این نیاز ابتدا جریان را از فیلتر های ورودی عبور داده به بخش یکسو سازی وارد و توسط رکتیفایر یکسو کرده و پس از عبور از فیلتر های پایین گذر به جریان DC با اختلاف پتانسیل v31 دست میابیم این ولتاژ توسط بخش اسیلاتور که وظیفه تولید فرکانس KHz100را به عهده دارد و مستقیماً با بخش قدرت در ارتباط می باشد سوئیچ میگردد که حاصل آن جریان خروجی با فرکانس KHz100در پیک ولتاژ v310 است.
این نوع بالاست ها نیازی به استارتر؛ چک و خازن جریانی ندارد.نصب بسیار آسان و سریع از ویژگیهای این نوع بالاست ها است.بدلیل استفاده از قطعات خطی مانند ترانزیستور به جای ترانسفورمرها مقدار ریپل و هارمونیک از 88% به 5% تقلیل می یابد و در بالاست های هوشمند RayLuxدیگر شاهد هوم و صدا نخواهیم بود و بدلیل نداشتن جریان اولیه startup مقدار توان مصرفی در دستگاه تا 20/1 کاهش پیدا میکند.
در بالاست های هوشمند RayLuxضریب قدرت cosΦبه 91% افزایش پیدا میکند که یکی از پارامتر های مهم می باشد. در بالاست های RayLux دیگر شاهد حرارت نبوده و مقدار توان مصرفی را 30% کاهش میدهد.در بالاست ها بدلیل عدم تغیرات ورودی در شدت نور و عدم استفاده از چک و کاربرد رگولاسیون به مقدار غیر قابل تصور کنترل می گردد.
40% افزایش عمرلامپ از دیگر مزایای مهم بالاست هوشمند RayLux می باشد و درآخر حجم و وزن کم بالاست های الکترونیک RayLux شرایط و مکان قرار گیری خاصی نیاز نداشته که این هم از دیگر مزایای این نوع بالاست محسوب می گردد.
-------------------------------------------------
بپرسید هنرت چیست و نگویید پدرت کیست؟