آموزش ساخت ربات از صفر تا جایی که بتونیم

[t3r!p3000]

مهندس مشکل اینجاست که همه گیرنده مثل هم نیستن و اختلاف ناچیزی دارن !

و می شه همشون رو مثل هم تنظیم کرد ولی بهتر اونه که هر کدوم تک به تک تنظیم بشن !

البته اگه همشون رو هم با هم تنظیم کنی مشکلی نیست ! ( اگه فرستنده و گیرنده هم جنس خوب باشن که خوبه )!

[درود]

سلام
اقا مدیر من نتونستم اون سنسورهای cnz2179 رو تنظیم کنم
من تا حالا چنین تجربه ای نداشتم ممنون میشم کمکم کنید

[t3r!p3000]

مهندس چجوری نتونستید تنظیم کنین !

نقشتون رو می ذارین !

در نظر داشته باشین که گیرنده معکوس وصل می شه و فقط فرستنده در بایاس مستقیمه !

[محمد حسینی]

برای منم سواله! چرا گیرنده برعکس وصل میشه؟ اینطوری که جربانی عبور نمیده !

[t3r!p3000]

مهندس حامل های اقلیت هستن که در برابر نور تاثیر می گیرین !

بهتر بگم ! در بایاس مستقیم دیود فقط 0.7 افت ولتاژ داره و این ولتاژ ثابت هستش و جریان وابسته به بار عوض می شه ! و نور نمی تونه تاثیری بذاره ! ( شاید تاثیرش در حدود نیم میلی ولت باشه )

ولی در بایاس مستقین از نظر اصولی نباید جریانی از دیود بگذره !
جریان معکوس هم اونقدر کمه که صرف نظر می کنن !
و نور باعث می شه جریان معکوس بیشتر بشه !
چون جریان معکوسی وابسته به ولتاژ دو سرش نیستش و متغریه !
ولی تو بایاس مستقیم جریان دیود وابسته به باره و لتاژ دوسرش ثابته !


نمی دونم چی گفتم !
کتاب دوم هنرستان رو بخونین !

[mehrdadgh]

مهندس چجوری نتونستید تنظیم کنین !

نقشتون رو می ذارین !

در نظر داشته باشین که گیرنده معکوس وصل می شه و فقط فرستنده در بایاس مستقیمه !

سلام
من برای رات اندازی این سنسور یه پتانسیومتر رو یه ترانزیستور و یه مقامومت هم تو فرستندش گذاشته بودم ، اگه بخای نقشه رو برات بکشم
راستی تریپ جوووون شما چه جوری بستی ؟

[t3r!p3000]

من معمولی بستم !

همون طور که ایلگار جون نقشه رو گذاشت !

البته تو اون تبریزی آپ امپ نذاشتم و با مولتی پلکسر همه رو دادم به وروردی آنالوگ میکرو !

[mehrdadgh]

تو مداری که من از راه آزمایشو خطا بدست آوردم دیگه اپ امپ نمی خاد و ترانزیستور صفر و یک بودنو مشخص می کنه

همون طور که ایلگار جون نقشه رو گذاشت !

کجا ؟

البته تو اون تبریزی آپ امپ نذاشتم و با مولتی پلکسر همه رو دادم به وروردی آنالوگ میکرو

چه جوری کار میکرد ؟
خطا نداشت ؟
ولی یکمی برنامش سخت میشه ؟
با adc چه طور ؟ کار کردی ؟

[t3r!p3000]

من بیشتر توضیح می دم دفعه قبلی چی کار کردم !

ورودی آنالوگ میکرو هفت تاش رو مستقیم یه 7 تا سنسور مهم وصل کردم !
ورودی هشتم رو دادم به مشترک 4051 !
و ورودی های 4051 هم به خروجی دیگر سنسور ها وصل می شدن !
سه پایه کنترلی 4051 هم به میکرو وصل بود و میکرو تعیین می کرد کدوم ورودی رو بخونه !

و من تک تک ورودی ها رو می خوندم و اگه ولتاژون از حدی بیشتر بود به عنوان یک و در غیر اینصورت صفر در نظر می گیرفتم !

این حد ولتاژ دو حالت داشت که با دیپ سوئیچ تنظیم می شد !
1- از مقادیر داخلی تعریف شده استفاده کنه !
2- با تنظیماتی که انجام دادیم استفاده کنه !

همونطور که دیدن من 4 تا دیپ سوئیچ گذاشتم :
1- مد تنظیم سنسور یا مد حرکت
2- خواندن سنسور با مقادیر داخلی یا تعریف شده !
3- سرعت کم یا بالا!
4- بیزر روشن یا خاموش !
تنظیم هم به این صورت بود :

دیپ سوئیچ را در مد تنظیم می ذاشتیم و ربات را در محیط کاملا سفید می ذاشتیم و دکمه تنظیم سفید ( دکمه اول ) رو می زدیم و میکرو مقادیر سنسور ها رو می خوند و می فهمید هر سنسور در خط سفید این مقادیر را می گیرد !
حال ربات را در خط کامل سیاه می ذاشتیم و دکمه دوم ( دکمه تنظیم سیاه رو می زدیم ) و ربات مقادیر سنسورها را برای تنظیم سیاه در نظر می گرفت !
حال مقادیر سنسور در خطوط سیاه و سفید را داشتیم که با یکم کارهای ریاضی عددی که مرز سیاهی و سفیدی رو تعیین می کردنب به دست می آوردیم !
نکته : این عدد میانگین دو عدد فوق نیستن !

البته دیپ سوئیچ مد تنظیم سنسور در حالت تنظیم سنسور ها تعین می کرد که همه سنسور ها خوانده بشه یا نه فقط سنسور اول رو بخونه و بقیه رو به عنوان مرجع در نظر بگیره !
( چون بعضی زمین ها زمین کاملا سیاه نبودش که تمام سنسورها زیر خط سیاه قرار بگیره )

البته کلید سوم هم برای اتصال به کامپیوتر و تنظیم از طریق هایپر ترمینال و نشان دادن مقادیر بودش که از بحث ما دوره !

تمام مقادیر در ٍ EEPROM ذخیره می شدن تا با روشن و خاموش کردن نیاز به تنظیم مجدد نباشه !

[محمد حسینی]

ایول! البته زیاد نفهمیدم چی شد ! ولی تکنیک های جدید تو مغزم جرقه خورد!!
بازم از این توضیحات مفصل بده . . . هرچی بلدی رو کن!

[mehrdadgh]

ایول! البته زیاد نفهمیدم چی شد ! ولی تکنیک های جدید تو مغزم جرقه خورد!!

منم دقیقا باهات موافقم

ولی تریپ همه چیو به همه چی ربط دادی ها ؟ !
روش خوبی بود ، خوشم اومد . اما یکمی خیلی پیچیدش نکردی ؟ ( مسیریاب رو میشه خیلی راحت تر هم درست کرد که سرعت خوبی هم داشته باشه )
البته الان یادم افتاد که رباتتون smd !! بود . جا کم داشتین واسه همین خاطر از آنالوگ میکرو استفاده کردی؟
الان یه مداری دیدم از فتورزیستر به جای فتودیود استفاده کرده بود و بعد با adc می خوندش ! کلا هر کی یه جور کار می کنه


مهندس عنکبوتی عزیز این L298 هاتو چه جوری سوزوندی ؟ من یه دونه دارم پایه هاش شکسته میخام بسوزونمش ولی نمیسوزه !
مدار شورت هم کرد ولی بازم سالمه